داشتم این فیلم را مرور میکردم و سوالاتی که در ذهنم میگذشت:
واقعا مقالهمحوری چه تاثیری در رشد کشور داشته؟
اضافه شدن این مقالات چه نیازی را از کشور برطرف کرده است؟
چرا قدر نیروی انسانی را نمیدانیم و معیار جذب در دانشگاهها مقاله است؟!
اصلا آموزش عالی در کشور ما چه مسیری را طی میکند؟
فکر میکنم همان که دکتر گلشنی گفت: دانشگاه واقعا در خطر سقوط است!
نمیدانم! تخصصی هم ندارم! ولی آنچه که امروز در اطراف خودم و در جامعهی دانشجویی پیرامونم میبینم، این است که تحصیلات عالی به ابزاری برای فرار از ایران تبدیل شده و آنان که به دنبال کار کردن در ایران هستند نیز به سمت مهارتآموزی رفتهاند؛ چرا که در دانشگاههای ایران مهارتهای لازم برای کار آموزش داده نمیشود و یا بهتر بگویم: این مهارتها کاربردی ارائه نمیشود!
فکر میکنم تا چند سال بعد شاهد کاهش محصلان دانشگاهی و افزایش مهارتآموزان خواهیم بود. و خب؛ جبران این نقص نظام آموزشی هم میافتد گردن موسسات آموزشی خصوصی و دکانی ایجاد میشود برای چاپیدن ملت و فروختن دورههای پر رنگ و لعاب آموزشی به آنان!
امیدوارم برخی هرچه زودتر از خواب غفلت بیدار شوند! حال نظام آموزشی ایران اصلا خوب نیست! چه در سطح عالی و چه در سطح متوسطه.
بگذریم…
راستش اول میخواستم راجع به دغدغهی اصلی دکتر گلشنی که در این سخنرانی مطرح شد بنویسم: «جای خالی علوم انسانی در جامعهی مهندسی»
اما خب ماجرای اخراج اساتید کار را به اینجا کشاند.
دوست دارم در نوشتار بعدی در خصوص سگهای تربیتشده بنویسم…