فکر نمیکنم الان که ترم هشت دورهی کارشناسیام را میگذرانم، در این حدود چهار سال هیچ سوالی را بیش از این از خودم پرسیده باشم: “اصلا چرا درس میخوانم؟”
با خودم دربارهی این سوال زیاد فکر کردهام. در نهایتِ نهایت به پرسش دیگری میرسم: “این که اصلا هدف زندگی چیست؟” که برای رسیدن به آن باید درس بخوانم؟!
و فکر میکنم این سوال از آن دست سوالهایی است که هنوز پاسخ مشخص، علمی و دقیقی برای آن وجود ندارد. شاید هم من کم مطالعه کردهام و نمیدانم؛ ولی در این بیست و چند سالی که زندگی کردهام، هنوز پاسخی برای این پرسش پیدا نکردهام و ندیدهام کسی به روشنی به این پرسش، پاسخ داده باشد.
سوای از این موضوع، مسئلهی دیگر این است که من فکر میکنم ما انسانها از رک بودن با خودمان و پرسیدن بعضی از سوالها از خومان میترسیم! حقیقتا پذیرفتن این که راهی که چند سال رفتهایم و برای آن هزاران ساعت از زندگیمان را صرف کردهایم، غلط است؛ برای هر کسی وحشتآور است و خب طبیعیترین امر ممکن این است که از این سوال فرار کنیم و به آن هیچ پاسخی ندهیم.
ولی همیشه با خودم فکر میکنم که اگر این پرسش و پرسشهایی از این دست زودتر یقهی آدم را بگیرد، خیلی بهتر است. تا به امروز یاد گرفتهام که وقتی انسان هدف را نداند، راه رسیدن را هم پیدا نمیکند.
حداقل انتظاری که من از جامعه داشتم، این بود که این پرسشهای اساسی را زودتر در ذهن من ایجاد کند. حداقل از نظام آموزشی انتظار میرود که پرسیدن را به انسانها یاد بدهد، نه پذیرفتن گزارههای از پیش تعیینشده و نه تقلید کردن از دیگران را.
قطعا در یک نظام آموزشی درست، همهی ابعاد انسان باید رشد کند، نه فقط بعد ریاضیاتی و مهندسی. اما افسوس که ما در ایران چسبیدهایم به آموزش تخصص به انسانها و گرفتن مدارک تحصیلی دهانپرکن از دانشگاههای اسم و رسمدار!
بنظرم این سخن که دکتر گلشنی منسوب به آلبرت انیشتین آن را نقل کردند، حال و روز این روزهای نظام آموزشی ما را به خوبی توصیف میکند: “کافی نیست که به یک انسان یک تخصص آموزش داده شود. زیرا اگر چه او ممکن است ماشینی مفید باشد، اما شخصیتی انسانی با رشد موزون نخواهد بود. لازم است که دانشجو، شناخت و احساس زندهای از زیبایی ها و اموری که از لحاظ ارزشی خوب هستند داشته باشد. وگرنه وی با این دانش تخصصی بیشتر شبیه یک سگ تربیت شده خواهد بود تا انسانی که به شکل موزون رشد یافته است.”
راستی! پیشنهاد میکنم کتاب “پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است” اثر دنیل کلارک را حتما بخوانید.